اصطلاح نامه ی قرآن- بر پایه ی جستار سید مرتضی جزایری
(کلید فهم قرآن و معنویت)
هبوط: انتقال از لاحدی با عالم حد و مرز. در نتیجه، در توان منفی قرار گرفتن. یقین به تن پنداری خود. به کثرت نشستن انسان. از اطلاق به تعین درآمدن انسان.
قدر و تقدیر: آن مطلق از تعین (پروردگار)، به تعین می نشیند. مانند نقشه ی ساختمان، فعلا بدون تحقق آن ساختمان؛ معلوم نبودن در عین معلوم بودن.
دین: تسلیم در برابر حقیقت. یعنی خود را در برابر حق، ندیدن. یک امر قراردادی نیست. تسلیم به حقیقت درون است. در نتیجه رحیم شدن، کریم شدن، عذرپذیر شدن، عیب پوش شدن، شریف شدن و...، که بر عکسش تسلیم به پلیدی ها و بدسگالی ها است. در این نگاه: دین=انسان=انسانیت=اسلام=تشیع و هر واژه ی هم معنای دیگر.
هدایت: یافتن احساس یکی شدن و درک کردن به شخص درستکار یا بهتر از خود. هدایت، برابر با شرع نیست. از سنخ علم نیست. از سنخ ((شدن)) و ((رفتار)) است.
ایمان و مومن: یعنی انسانی که همه ی عالم از او در امن و امان اند. قدرت و حیات را هم که در او نامحدود بکنی، همه ی عالم از او در امن اند. یک تصور قراردادی نیست. ((آدم خوب)) که برچسب ادیان روی آن تفاوتی ایجاد نمی کند. صفات بد را در درون خود نابود کردن.
تشیع: هنگامی که یک انسان خوب، باعث جذب دیگران به خود می شود. مجذوب خوبی شخص خوب تر از خود بودن. وقتی که این حب به اطلاق برسد، شخص نخست محو در آن شخص می شود. تحقق این باور عملی که حول محور چهارده معصوم است را تشیع و به شخص دارای این حالت، شیعه گفته می شود.
- ۰ نظر
- ۰۴ مرداد ۰۴ ، ۱۶:۰۰
- ۵ نمایش