سروده ی (( در وصف مقام نبوت))
حق تجلی به جود و کرم کرد
خلع و لُبسی چنین دم به دم کرد
برتر از بیش و کم، بیش و کم کرد
در حدوث، آفتاب قدم کرد
کاف و نون کرد و نون و قلم کرد
تا که این باغ خلقت رقم کرد
میوه این چنین باغ آمد
مالک الملک «ما زاغ» آمد
نی...غلط؛ خلقت از وی ظهوری
دهر را از ظهورش مروری
دهر چِبود؟ که او را دهوری
وز کتاب وجودش زبوری
شمع جمع است و گردش بدوری
جمع جمع است و او را شهوری
هشت و چارش بروج تمام است
مالک الملک «مِنّالإمام» است
برتر از آنچه هست است و بود است
عالم از هستی او نُمود است
قاب قوسینش اندر صعود است
«سدرة المنتها»یش فرود است
سفره دار جهان وجود است
بر درش عالمی در سجود است
بٓهر او خلقت افلاک گشته
مالک الملک «لولاک» گشته
گر چه در ذات، بیرون ز نام است
برتر از نعْت و وصف و کلام است
بی نشانیش شأن و مقام است
در تنزل، رسول انام است
همنشین خواص و عوام است
داعی حق به دارالسلام است
ذات رحمان و ذات رحیم است
مالک الملک «خُلق عظیم» است
برتر از هرچه نقش خیال است
حضرت بی جهت را مثال است
مُلک فقرش برون از زوال است
از ازل تا ابد، بی هٓمال است
نز جنوب است و نی از شمال است
موقفش موقفِ اعتدال است
فارغ از سایه کلّ ظهور است
مالک الملک «الله نور» است
چون که احمد ظهور احد شد
مٓظهر و مُظهِر یا صمد شد
راه بر فکرت و عقل، سد شد
بی تعیّن، فراتر ز حد شد
در مراتب برون از عدد شد
پس مشارٌ «بهذا البلد» شد
صاحب گنج های معانی
مالک الملک «سبع المثانی»
بی تعیّن، ظهور تمام است
پس خدا را کلامش کلام است
مِی به مینای کأس الکرام است
امر و نهیش حلال و حرام است
تا ابد حکم او را دوام است
شافعٌ للذُّنوب العِظام است
کم ز خاک درش مهر و ماه است
مالک الملک «محمود» جاه است
«والضّحی» شرح روی نکویش
نیست «واللّیل» جز جعد مویش
چیست کوثر؟ سبویی ز جویش
عرش رحمان مقامی به کویش
وحی حق با خدا گفت و گویش
شرع راهی ز ظاهر به سویش
تار مویش جهان را کمند است
مالک الملک لِوای حمد است
اهل دل را صدیقی حمیم است
روشنی بخش قلب سلیم است
مرشد خلق سوی نعیم است
هادی کل به ملک عظیم است
مومنان را رؤوف و رحیم است
بر در کاخ وحدت مقیم است
زین سبب شد «رسولاً من عنده»
مالک الملک «أسری بعبدهْ»
تا درستی دِهِ هر شکست است
تا بلندی دِهِ هر چه پست است
تا ز بیچاره گیرنده دست است
تا که رحمت به هر آن چه هست است
تا که مستی دِهِ هر چه مست است
تا جنابش مٓلاذ است و بست است
او وسیله ست «حٓنُّوا الیهِ»
مالک الملک «صلُّوا علیهِ»
مرحوم سید مرتضی جزایری